قبل از مغولها چون گماشتگان سلطان سنجر سلجوقی بر طوایف غز فشار زیادی وارد
آوردند، کار به جایی رسید که غزها شورش کردند و به خراسان و اطراف کرمان
حمله کردند تا سلطان سنجر، اسیر و امام محمد یحیی شهید گردید و وارثان غز
در کرمان جور و ستم را از حد گذرانیدند.
در چنین موقعیتی مجدالدین
کوهبنانی دفع مضرت غز را چاره این ندید جز این که از امیر آنان که در آن
وقت سرگردان ولایات بود، یعنی ملک دینار غز دعوت کند تا او به کرمان بیاید و
از خرابی باز دارد. بیست و دوم رمضان 581 هجری بود که سپاهیان ملک دینار
از طریق دیه اریز به کوبنان رسید. ملک دینار هم که از گرد بیابان سوزان
کوبنان تشنه و خسته درآمد و مادر بچه ها را در نیشابور نهاده بود، به مجرد
ورود به کاخ سلجوقی او را به خطبه فرمود و در حکم خود در آورد.
ملک
دینار پس از چند سال که جای پای خود را مستحکم کرد، اول کارش آن بود که
اولاد مجاهد کوبنانی را – هرچند که خودشان را دعوت کرده بودند – از میان
برداشت. آنگاه به نواحی گرمسیر پرداخت. سپس قصد قلعه منوجان کرد، قلعه آن
را به رسوایی تمام بگشاد و فتحی مشتمل و احراق و شکنجه و اهراق دم ادعای
روی نمود.
در همین لشکر کشی، قلعه «گوَر» که امروز «حوَر» خوانده
میشود به آتش کشید و چون مردم کرمان این بیچارگی ها را در نتیجه دعوت
مجاهدالدین کوبنانی از ملک دینار میدانستند همه نفرینها را متوجه کوبنان و
خاندان مجاهد میکردند. و اتفاقا شاعر خوش ذوق هم در همین احوال و هنگام
سوختن قلعه و آبادی «گوَر» گفته است:
از آتش کوبنان گوَر میسوزد .......................... آتش که گرفته خشک و تر میسوزد
قبل از تدوین یک فرآیند، منابع موجود بایستی فراهم باشد. منابع مورد نیاز برای برگزاری مسابقات، علاوه بر لوازم ورزشی، نفرات و محل مسابقه، بلوغ ادراکی است که نفرات بایستی داشته باشند تا مسابقات دچار خلل نشود.
پس از نزدیک به 25 جلسه برگزاری مسابقات به صورت غیر رسمی و تفریحی، این احساس به وجود آمد که این ادراک در نفرات به وجود آمده است. اما امروز و تنها 2 هفته از شروع مسابقات انواع رفتارهای مغایر با شئون برگزاری مسابقه (به خصوص در مسابقه اول و خاص تر در تیم پرشین) دیده شد.
وقتی شعار مسابقات (انگیزش، نشاط گروهی، رفاقت) زیر سوال می رود، برگزاری ادامه مسابقات در هاله ای از ابهام فرو می رود.
در کنار نقاط منفی دیده شده، شرکت بیشتر نفرات (مرد) سازمان در مسابقات چشمگیر و قابل تقدیر است.
همچنین جا دارد تشکر ویژه ای از نفراتی که با سعه صدر، متانت، آرامش و ادب در محل برگزاری مسابقه و حین مسابقه حضور یافتند، داشته باشیم.
گرفتن چنین تصمیمی هم ناگوار، هم سخت و هم تلنگری است برای واحد منابع انسانی و کارکنان سازمان؛ از این رو تا نرسیدن به بلوغ ادارکی در زمینه ی برنامه های انگیزشی و دور شدن از اهداف مورد نظر، برگزاری چنین مسابقاتی به نظر بی ثمر می باشد.
به امید روزی که همه یاد بگیریم به همدیگر احترام بگذاریم